شارانشاران، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

کودکم عشقم شارانم

جای باباسعید واقعا خالیه

بابا سعید ماموریت کاری به تایوان داشت و حدود 10 روز هست که پیشمون نیست برای اولین بار هست که این مدت طولانی بابا سعید نیست و بسیار بهانشو میگیری گرچه خونه مامان بزرگ بسیار خوش میگذره بهت و خوشبحالت هست هرروز یا با مامان بزرگ یاخاله مریم میری شهربازی و پارک ولی جای بابا سعید واقعا خالیه    
30 فروردين 1394

کاردستی مامانی و شارانی

دخترم به کتاب خواندن ، نقاشی ، بازیهای فکری شدیدا علاقه داری و من هم لذت میکنم و سعی میکنم همراهیت کنم امیدوارم مامان لایقی باشم و خلاقیتهای نهفته ات را شکوفا کنم دلبرکم اینم از کاردستی که با ماسه های رنگی درست کردیم     ...
28 فروردين 1394

شمال و عروسی

تو ایام نوروز رفتیم قائم شهر خیلی خوب بود عروسی همکار بابا سعید بود دریا هم رفتیم هواعالیییییییی شاران هم که عشق آب حسابی آب بازی همش میترسیدم سرما بخوره خداروشکر سرما نخورد ولی چهار پنج روز بعد آنفولانزا گرفتی که البته احتمال میدم ویروس من زحمت کشیدند خفیف شدشو وارد بدن دلبرکوچولوی من کردند دخترم همیشه به سفرهای شاد شاد شاد همراه با سلامتی دخترم درست است که تنت را به آب زدی ولیی جدای از آن سفر آبدیده ات میکند همسفر خوبی باش و همسفران خوبی را مسافرت انتخاب کن انرژی مثبت بده تا انرژی مثبت دریافت کنی تاخوش بگذرونی ...
25 فروردين 1394

سال 1394

دخترم ، خوشگلم مهربانویم ناز بانویم اسطوره ی زندگی یکسال دیگر گذشت و به چهارمین سال زندگی خود وارد شدی دلبر من امیدوارم سال خوب و سالیانی نیکو پیش رو داشته باشی و پروردگار بزرگ همیشه پشت و پناهت باشد     ...
24 فروردين 1394
1