تئاتر
برای اولین بار شاران و به تئاتر بردم و کلی داستان داشتیم با این شاران خانم
بله تئاتر خرگوشک و آبنیات هویجی بود شاران هم خیلی خوب گوش کرد فقط عمو آبنیاتی که گرگ بود در آخر تئاتر به بچه آبنبات داد ولی شاران داستان را واقعی فرض کرد و شروع کرد به گریه که این گرگه وکلی داستان داشتیم دیگه نشد ازش عکس بندازم چون ترسیده بود و گریه میکرد واینم از اولین تئاتر شاران
البته شاران از همه بچه ها کوچکتر بود ولی قدرت درکش واقعا بالاتر از سنش بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی