نمک نمکدون گل توی گلدون 4
ماشالله شیرین کاریا و شیرین زبونی بچه ها که خیلی زیاد وخصوصا برای پدر و مادر همون بچه که وقتی یه کارجالبی میکنه قند تو دلمون آب میشه داشتیم عکسهای تخت جمشید نگاه میکردیم شاران که به پسرخالش میگه داداشی گفت داداشی این عکس چیه گفت تخت جمشید گفت یعنی جمشید رفته اینجا خوابیده با این حرف شاران موجبات خنده و شادی ما فراهم شد یه روز داشتم کیک درست میکردم و طبق معمول شاران وردستم بود خواستیم کیک کنجدی درست کنم شاران گفت مامان این چیه گفتم کنجد گفت همونی که گاو میخوره گفتم مامانی من اون یونجــــــــــــــــــــــــــه هست وکلی حندیدم پسرعمه بابا دوتا بچه داره که دخترش هم سن و سال شاران به نام ضحی داشتند بازی میکردن که برادر ضحی به شاران و ضحی گ...